اشرف غني : زه دې نه يم، خو تل دې وي افغانستان

په بېنوا کي دلیکني شمیره : 60086
سيدحسين پاچا
دخبریدو نیټه : 2014-07-09

ډاکټر اشرف غني احمدزی :
زموږ په فرهنگ کې سهامي شرکت ځای نه لري

 [[يوځل بايد اداره او دولتي سيستم له خپلسرې، متعصبې او له هېواد دښمنې مافيا نه پاک او سم ورغول شي، بيا که هر څوک راځي، خو د قانون او د سيستم پيرو به وي نه خپلسری، د خپلو ملي - اسلامي گټو پيرو به وي نه د نورو. د ډاکټر عبدالله علمي، سياسي او کاري پوهه د دې وړتيا نه لري چې د هېواد نړېدلی او کاواکه سيستم په ملي، سيمه ييزه او بين المللي کچه ورغوي. دا کار يو ښه پياوړي مدبر، علمي، سياسي، ژمن، زړه سواند، کاري او ښه اداره چي ته اړتيا لري، چې له غني پرته دا کار ناشونی دی. موازي حکومت، گوتڅنډنې، ناقانونه او غير اخلاقي حرکتونه د هېواد په گټه نه دي.]]

تاند : د ډاکټر صاحب وينا:
بسم الله الرحمن الرحيم
نماينده های محترم ملت خواهرها وبرادرها،
يکسال پيش اکثريت مردم تشويش داشتند، جامعه ای جهانی، تحليلگران جامعه ای جهانی به نااميدی تحت اوضاع افغانستان ... ميگرفتند وميگفتند که افغانستان از اين وضع خدا ناخواسته بيرون نخواهد آمد. ما مردم افغانستان همه را بيشک ثابت کرديم که دنيا ما را درک نميکند ما خود را درک ميکنيم.

در ۲۴ جوزا اين ملت عظيم چند چيز را ثابت کردند :
يک، ما مردم باورمند به حاکميت قانون استيم. از بی قانونی، از زور گويی از تهديد خسته شديم. زبان منطق، زبان قانون را عاج ميگذاريم. ميخواهيم قانونمند باشيم وميخواهيم با انگشت خود نه به ماشه آينده ای خود را تعيين کنيم.
ما حاکميت قانون را به نظريات شخصی وبه سليقه ای شخصی ترجيح داديم، چون طبق قانون اساسی ميگويد: مردم اصل استند، اراده ای مردم در دست مردم است. ومردم ثابت کردند که ما اکثريت خاموش نيستيم، يک ملت آگاه، بيدار وهمه آگاهانه تصميم ميگيريم. از اين جهت زياد ترين قربانی را ملت داده وما ميخواهيم از تمام شهداء ما وتمام مجروحين ما ياد کنيم. دو قطعه ما ميخواهيم همراه همه شما شريک کنيم.:
يکی از همکارهای ما در بدخشان مجروح شد. انتقال داديم به شفاخانه ای چهار صد بستر ، ما به ديدنش رفتيم، نيمه روز اش کشيده بود، پيشانی اش بوسيدم، جوانی بسيار آبرومند بود. گفت : اگر صدها قربانی بدهيم ثبات افغانستان را وآبادی ای افغانستان را ما ضامنش ميباشيم.
بله کيسه له تڼيو نه ده. هلته دود دی، تاسو ته معلوم دی چې که څوک حق ته ورسيږي ټول کلی په غم کې شريک کيږي. پلار وو، ځوانه جلۍ تر ټولو ورباندې گرانه وه. له انتخاباتو (ټاکنو) نه يوه ورځ مخکې په حق ورسېده، خپل مېرمن ته ولاړ او ورته يې وويل :
((زه له تا نه يوه غوښتنه لرم))
او هغې ورته وويل :
((غوښتنه دې څه ده؟))
ورته يې وويل :
((غوښتنه مې دا ده چې ولس ته مه وايئ چې زما گرانه لور په حق رسېدلې، سبا موږ بايد رايه ورکړو. سبا ټول لاړل او رايه يې ورکړه بيا يې جلۍ خاورو ته وسپارله)).
در مقابل اراده ای اين ملت معظم ما بايد سر احترام پايين کنيم وچون ملت اراده اش معلوم است وما هويدا استيم که ما سياستمدارای افغانستان فوق اين ملت تصميم گرفته نميتوانيم. هيچکس فوق قانون نيست. ما همه تابع قانون استيم. قهرمانهای اصلی حماسه ای ۲۴ جوزا زن، مرد، پير، جوان، عالم، فاضل، دهقان، کارگر و غريبکار افغانستان.
اين انتخابات نبودند يک بسيج ملی بود، اين بسيج نشان دهنده ای ازيست که مردم افغانستان ميخواهند گذشته ای تلخ را پُشت سر بگذارد وبه يک طرف آينده ای روشن با وحدت ملی در پرتو مايشات دين مبين اسلام  بگزرند.
کسانی که راجع به مردم سالاری وتعهد به مردم افغانستان به مردم سالاری شک داشتند غلط ثابت شدند. بيشتر مردم سالاری تيار است مردم در گذشته هيچ وقت بحران آفرين نبودند. بحران سياسون سياسی افغانستان در گذشته خلق کرده بودند، اين بار مردم افغانستان به سياستمدارای افغانستان اجازه نميدهند که بحران خلق کنند.
هيچکس اراده ای ملی را، حاکميت قانون را، اصول، روابط وضوابط انتخابات را زير پا گذاشته نميتواند. ازينجهت به نماينده گی ای جناب دانش صاحب، جنرال صاحب دوستم، واحمد ضياء خان مسعود وشخصيت های همه محترم ملی ما ميخواهيم که اول تعهد کنيم که حفاظت از ارای حق وارای حقيقی مردم ما وارای که برای ما داده شده فارق تقلب است، اراء پاک است وحفاظت ازين اراء وجيبه ای ملی ما است.
زه غواړم واضح يې ووايم چې ((موږ ستاسو پر رايه معامله نه ده کړې او نه يې کوو.))
دليل مې څه کې دی، ټيم تحول وتداوم ارتباطش به اين ملت به اساس يک قرارداد اخلاقی، سياسي واجتماعی است. اين يک تعهد دوامدار است، که ارزوهای ملت را برای تحول بنيادی ومتداوم ما عملی کنيم. در اين قرارداد  صاحب اصلی ای ازين وطن مردم افغانستان استند. دهقانی که شانزده ساعت کار ميکند ودر اخر روز چهار نفر را نان دادن به مشکل ميبند وآن فردی است که ما را به اين مقام رسانده وما مسوول استيم که به اينجا کار بکنيم.
کسبکاری که زنده گی اش رشوت تهديد ميکند، تاجری که رقابت کرده نميتواند، از خاطری که قاچاق جلوگيری رقابت نيست، ما مسوول به اراده ای اين ملت استم.بنابرين معامله ای سياسی که منجد به تشکيل يک شرکت سهامی شود در فرهنگ ما جای ندارد.
درک ما از اعطای صلاحيتی که ميليونها افغان به تيم تحول وتداوم کردند يک امانت است. ملت هميشه از ما اطاعت خواهد وما پاسخگو استيم. ازين جهت عرض ما ايست که سکوت ما در اين چند روز به اساس احترام به فرمايشای کميسيون مستقل انتخابات بود. کميسيون درخواست کرد که پيشگويی نکنيد. کميسيون گفت منتظر فيصله های حقوقی باشيد. کميسيون گفت به طرف تشنج نرويد واين خواست کميسيون خواست ملت است. بنابرين ما احترام گذاشتيم.
فاروقی صاحب گفت که مشکل چيست؟ مشکل ما صحی بود که که در سه هفته ای آخر دندانم شکسته بود. اما داکتر گفت که دو روز استراحت کرده ميتوانی؟ ما گفتم که در دو روز ما سه ولايت را از دست داده نميتوانم. بنابرين درد دندان چه درد جان از خاطر افغانستان را تحمل ميکنم. دندان را کشيدم اما دردش هنوز باقی مانده است.
ما هميشه متعهد به قانون بوديم. دور اول انتخابات را ديديم، هر بار فيصله ای کميسيون محترم انتخابات را ما از پرده ای تلويزيون ديديم. هيچ نوع تماس با ما گرفته نشد، مکتوب فرستاديم، که اعلانات قسمی نکنيد، اعلان نتايج انتخابات را به يکبار کنيد. کميسيون فيصله کرد، هشت صد هزار رای را سرش گمان تقلب داشتيم، باز هم کميسيون انتخابات شکايت طی نکرد. ما سرش تعديل گذشتم وبه دور دوم رفتيم. چرا؟ چون بدون قبول حاکميت قانون يک پروسه قانوناً پيشرفت کرده نميتواند.
ما نتايج را اعلان نکرديم، کميسيون نتايج را اعلان نکرده، يک سوال بنيادی پيش ميشود، تيم اصلاحات وهمگرايی بايد به ما توضيح بدهند که چطور ميفهمند که ما يک ميليون رای از پيش شان پيش استيم؟ خود شان ميگويد.
تيم محترم ناظرين بسيار زياد داشتند وسرتاسر افغانستان بسيار شبکه های وسيع معلوماتی دارند ختماً برای شان معلومات رسيده اند. اين بخش شاهدی ای شان را ما قبول ميکنيم.
څنگه خويندو وروڼو؟ څوک چې ځان باندې شاهدي وايی مونږه يې منو. اما د اصولو له نظره د يوولسم تر سرطانه (چنگاښ) پورې انتظار باسو چې د انتخاباتو مستقل کميسيون نتايج اعلان کړي او موږ پوه شو چې په اساسي اسنادو او شواهدو باندې دې ولس پر موږ باندې غږ کړی او موږ ته يې دا امانت سپارلی دی.
سوالی ديگر پيدا ميشود يک پروسه ای منسجم وسنجيده شده وجود دارد که در او شکايت درج ميشود ومورد بررسی قرار ميگيرد. چرا تيم محترم همگرايی واصلاحات ازين پروسه پايگيری ميکند؟ ايا ترس دارند که شکايت هايش بيجا استند ومورد قابل قبول قرار نميگيرد؟ ما خو ترس نداريم، يک هزار وهشت صد شکايت های درج داشتيم وميفهميم که اين شکايتها مورد بررسی قرار ميگيرد. بنابرين هر نوع پای کشيدن از پروسه تنها يک چيز را نشان ميدهد که اعتراف به شکست،.باور کنيد!
مملکت دشواريها دارد، مشکلات دارد. وطرف بحرانی ساختن هيچ مشکل اين مملکت را حل نميکند. مردم افغانستان با قبولی ای خطرات زياد در اين انتخابات سهم نگرفتند که به بحران رو به سازش شد. مردم شفافيت ميخواهند، مردم تعهد به قانون ميخواهند وتقاضای ما احترامانه از جناب داکتر صاحب عبدالله به حيث يک شخصيت ملی حاکميت قانون را قبول کند. نه به اينکه که گوش بدهد به توطيه ای افکار که معرضانه فکر ميکند.
افغانستان از همه ای ما کده بزرگتر است. ضرب المثل وايی چې :
((ځان دې نه وي جهان دې نه وي))، خو زه دا وايم چې : ((زه دې نه يم، خو تل دې وي افغانستان)).
چون سوال هايش پيش شده، پوښتنې راغلې دي، ولې دا تيم بريالی شو؟ .... خو هر څه د خدای جل جلاله وشانه په لاس کې دي او بيا د ولس د نتېجې. ختماً برگهای ثبت اراء نشان ميدهد که اين تيم در سي وچهار ولايت افغانستان رأی خود را بالا برده.
از پنجشير تا هرات، از نيمروز تا خوت وکنر در تمام ولايات افغانستان ما شاهد يک امر فوق استيم. از دايکندی تا فارياب تيم ما رأی بالا برده، واين اسناد وشواهد را اميد است که ويبسايت کميسيون بايد بعد ازين يک طرف به درج برساند. ما قضاوت فعلی نميکنيم، مقايسه نميکنيم، چون پيش گفتاوری نشود، اما چه را ما ثابت کرديم، اول اينکه اين يک تيم - تيم وحدت ملی است.شخصيتهای که امروز در اينجا وجود دارند به اسانی گردهم نمی آمدند. جناب احمد ضياء مسعود فيصله ای را به اين اسانی نکرده، که يک تيم وحدت ملی را تشکيل کند. جناب جنرال صاحب دوستم، جناب قانونپوه صاحب دانش، تمام بزرگهای ما، مخصوصاً باز هم ياد ميکنيم جناب حضرت صاحب وجناب پير صاحب اين فيصله را به اسانی نکرده، جناب ؟؟؟ صاحب وهمچنان همه بزرگهای ما.
چرا؟ چون ما عقيده ای راسخ داريم که هر افغان مساوی به هر افغان ديگر است وهيچ افغان از هېچ افغان کده کمتر نيست، وهيچ افغان از هيچ افغان کده برتر نيست. همه نگران بوده، که انتخابا خدا ناخواسته قومی خواهد شد. ايا ما اجازه بدهيم نه خير، سياست لغزش زمين نيست که حادثه ای طبعی باشد، بلکه سياست محصول فکر طبعی واراده است. او موږ وښووله چې د ملي وحدت (يووالي)  ټيم يو، افغانستان يو واحد او پياوړی ولس دی. مخصوصاً له هغه افرادو نه چې په پښتو باندې يې ما ته وويلې چې تا ته ځکه رأيه نه درکوو چې ته پښتو وايی او موږ پرې وياړ کوو. ويل يې چې ډېر افراد دي چې پښتو وايی، ډېر افراد دي چې له کلي نه به مو وي، خو تا ته ځکه رأيه درکوو چې د ملي وحدت (يووالي) ټيم لرې، له دغو افرادو سره درېدلی يې او برنامه لرې. او له دې نظر نه موږ ثابته کړله چې د ملي وحدت (يووالي) ټيم يو او هر گوټ د افغانستان ته په يوه سترگه گورو.
از ما هېچ وقت در تصور ما نخواهد گشت که يک قسمت مردم افغانستان خدای ناکرده مشابه به گوسفند بسازيم. اين ملت خانه ای شيرها است. اين ملت گوسفندی نيست کسی بازی نخورد.
ملي اراده ټينگه ده، ملي اراده بدلون غواړي، ملي اراده ملي وحدت غواړي. ودرد همه مردم افغانستان مشترک است. قلب يک قلب است. اگر شريانها محدود بود تيم تحول وتداوم اين شريان ها را ؟؟؟ ميکند. واين قلب متحرک افغانستان را مخصوصاً افغانستان مرکزی که از زبان جغرافيا بدل شده و دوباره متعهد ميمانيم.
دوم تيم ما نشان داد، بهترين وقت است که وارث حقيقی افغانستان ما استيم. جلسه ای بزرگ سه هزار نفری علمای افغانستان در تاريخ افغانستان بينظير بود. شخصيت بزرگ ملی افغانستان جناب حضرت صاحب مجددی وشخصيت روحانی ما جناب پير صاحب گيلانی وتمام نهاد های جهادی ای ما که حضور دارند توافق دارند. سه هزار عالم فقه حنفی وفقه جعفری همزمان يک قطعنامه ای ملی را تصويب کردند وجواب اتهامات بيجا را به زبان ؟؟؟ خود داد.
اينها چه کردند؟ مسجد به مسجد کمپاين خود کرد وعلمای کرام چند چيزی بنيادی را تثبيت کردند. اول، فتوی دادند، خُطبه کردند، از زن ومرد افغانستان دعوت کردند که در انتخابات سهم بگيرند. در تاريخ افغانستان به اين اندازه زن مبارز افغانستان در انتخابات سهم نگرفته بودند.
خواهرهای گرامی، از همه ای تان تشکر! وعلمای کرام از شما تشکر که پس در اساسات دين مبين اسلام زن مسلمان افغان را در سياست داخل کرديد.
علمای ما، علمای کرام وشخصيت های روحانی ای ما يک دستاورد بزرگ ديگر را هم نشان دادند که ولاياتی را که مردم فکر ميکردند، پس فرصت ازين را نخواهد داشت که بيرون برايد ورأی بدهد وصلح آورد. په دې باندې فکر وکړئ، موږ لا قدرت ته نه يو رسېدلي سوله مو راوستې.
هيله ده چې وطنوال جشن ونيسي، په هرو يوولسو ولاياتو کې چې موږه فکر کاوه چې ماشينگنې به وچليږي. رايې وکارول شوې او خلک ووتل، په ډولونو ووتل، مننه له ډولونو نه مو.
نو سوله موږ غږ وکړ چې وا وروڼو وا خويندو! ټول يو ولس يو. راشئ د انتخاباتو صندقونو ته، ټول راغلل، دا لبّيک مانا يې څه ده؟ ان شاء الله تعالی چې په دې خاوره کې به پايداره سوله راشي او ژر به راشي.
موږ ژمنه کړې وه چې د مکتب و د جومات، د مدرسې و د پوهنتون، د ارگ و د جومات و د خانقا واټن لېرې کوو، لېرې مو نه کړه په عمل کې مو بيا دا ثابته کړه.
ما برای حل دريافت های سياسی کشور گام های گذاشتيم، تمام شوراهای حزب اسلامی، حرکت اسلامی، مرد وزن، جنرال صاحب دوستم، جناب دانش صاحب، جناب احمد ضياء مسعود دست به دست داديم، يک مؤثر ترين کمپاين ما در سراسر کشور افغانستان اجراء کرد.
از وکلای معظم پارلمان از سناتور صاحبها صاحب از صميم قلب ابراز تشکر ميکنيم، که کابل را خالی کرديد رفتيد به ولايات وولسواليها؛ موجوديت شما در ولايات وولسواليها سبب ازين شد که از تقلب جلوگيری شوند. تشکر!
در ۳۴ ولايات افغانستان جوانها وزنهای افغانستان خانه به خانه کمپاين کردند ومنشور ما را به هر گوشه ای افغانستان رسانند، ونقش پوهنتونها که دوباره از رخصتيها برگشته بودند باز هم نهايتی اساسی بود، از تمام همکارهای محصلين پوهنتونها ابراز امتنان ميکنيم.
ما پنجاه هزار ناظر که متعهد، تعليم ديده ومجهز به کمره ها بودند به سرتاسر افغانستان بسيج کرديم. ناظرين ما از تقلبات گسترده جلوگيري کردند از هر کدام تان تشکر واز تعهد تان.
وکمره های تان موجود است واسناد تقلب در کمره های تان است که در پيش تلويزيون از شما تسليم ميشود. همچنان نظامی ترانسپورتی در سرتاسر افغانستان به کمک شبکه های وسيع گرفتيم و از تمام کمک دهنده ها ابراز سپاسگذاری ميکنم.
حالاً ميآيم سر چند تصميم که دو تيم گرفتند وآن را نتايجش بود.
اول، ما کانديد ملت بوديم. جناب داکتر صاحب عبدالله کانديد جمعيت بود. ملت به کانديد خود رأيه داد واين ميشود.
دوهم، ما تمام سوالات ملت را جواب داديم، جناب داکتر صاحب عبدالله حاضر نشد که بيايد در مناظره ای ملی همراه ما سهم بگيرد. باز هم قابل تشکر.
مشکلترين سوالات مردم افغانستان را ما به پيشانی ای باز جواب داديم. مثليکه در افغانستان مرکزی معضله ای کوچی وديشين يک معضله ای ملی بود به کمک همه جانبه ای استاد دانش در چارچوب قانون اساسی ما توضيحات واضح داديم.
در شمال افغانستان در حضور جنرال صاحب دوستم سوال های مشخص را جواب داديم. در کوهدامان با جناب احمد ضياء مسعود سوالات مشخص را باز جواب گفتيم. ايا يکی حاضر است که سوالات ملت را جواب بدهد؟ وديگر حاضر نيست که خود را پُشت ميگيرد.
همين طور که ما کل مردم افغانستان را مردم درجه ای اول ميدانيم وما به ولايات درجه دوم وسيوم باور نداريم. هر ولايت افغانستان يک ولايت ستراتيژيک است وبه اساس ستراتيژيک موقعيت خود را در توجه قرار بگيرد. برنامه ای مشخص به هر ولايت افغانستان ارايه کرديم، مردم خود را در پروگرام ما ديده، ومهمتر استند که ما مردم افغانستان را کدام صدمه نديديم ونه کدام فشار ديديم. منشور زنان افغانستان را با کمال افتخار قبول کرديم، وبه زن افغانستان را به حيث شخصيت حقوقی احترام قايل استم.
همچنين برنامه ای ما درک به جوان های افغانستان با کمال افتخار توسط ۶ ميليون افغان مطالعه شد. اگر شش ميليون افغان ميبينند يک نظر پيدا ميشود. ما ميخواهيم در يک موضوعی که مردم ما را رأيه داده ، يک چند کليمه بگويم، حق رأيه دهی، انتخاب شدن وانتخاب کردن يکی ار حقوق اساسی ای قانون اساسی ای ما است. امروز بدبختانه يک فضای ايجاد شده که حق حقه ای مردم ما مورد سوال قرار داده، مردم بايد در دورترين نقاط بدخشان در شيلمند، در پرواز، در ارگو زيادترين مشکلات را تحمل کردند ورأيه دادند. مردم ما در کندهار، در روزگان و در هلمند مردم و در افغانستان مرکزی و در غور وهمچنين مردم ما در خوست و در پکتيا، در پکتيکا رأيه داده. ايا اين وقت ازين نيست که اين را جشن بگيريم که مردم اشتراک کردند.
سياستمدارهای يک قسمت شان ضرورت به افغانستان شناسی دارد. خوست د اتيا کالو مخکې خوست نه دی. لس زره محصلين د شيخ زايد پوهنتون کې دي. په بهترين سويه درس وايی او فکر کوي. خوست د منطقې د تجارت مرکز دی. شپېته زره خوستوال يوازې په العين کې کار کوي، ټول يې پيسې ليږي. د خوست پيسې د قاچاق پيسې نه دي، د کار پيسې دي.
تاسو څه فکر کوئ چې يوازې په وزير اکبر خان کې ښه کورونه دي، د خوست کورونه وگورئ وزير اکبر خان به مو هېر شي. يعنې خبره په دې کې ده چې دا ولس بايد بيرته وپېژندل شي، نو زه غواړم د ستاسو ټولو په استازيتوب له ټولو خوستوالو نه اول مننه وکړم چې ووتئ، تړون مو وکړ، چيغه وکړه، ناره مو وکړه، ټول ووتئ او دويم زه غواړم د افغانستان د ټولو سياستمدارانو په نماينده گۍ له تاسو نه معذرت وغواړم.
وقتی ازيست که هر کس که در سياست گرفتن سهيم است به تمام مردم افغانستان به نظر احترام ببيند. به يک نقطه ای افغانستان نظری که مساوی نباشد عدم احترام به تمام مردم افغانستان ميکند. واميد است مردم افغانستان فردا به يک اواز وحدت ملی ای خود را برساند، وانتخابات بعد از اعلان نتايج به يک جشن ملی مبدل کنيم.
بله موضوع تقلب دی. تاسې ټول شاهدان يې چې بار بار ما جناب داکتر صاحب عبدالله ته لاس وړاندې کړ چې راشه له ما سره يو تړون وکړه، چې يوه تقلبي رايه مه ته ومنه او نه يې زه منم.
اين دست ما باز ماند، هيچ وقت به اين دست قول نداد، ؟؟؟  يعنی عرض ما چيست؟ هر رأی که تقلبی باشد وتوسط کميسيون تثبيت شود ما آنرا مردود ميدانيم. پرسان کنيد از ملت افغانستان که رأی تان به کی دادی؟ ما نميخواهيم به زور هيچ وقت به حکومت برسيم وجای ما جای قلب های مردم افغانستان است. ما ميخواهيم صاحب قلب مردم شويم. بناءً هر نوع ميکانيزم که در چارچوب اصول وقواعد وضع شده که هم تيم تحول وتدام وهم تيم همگراهی واصلاح در روز اول ثبت نام به او امضاء کرديم مورد قبول داريم. هر که شفافيت بهتر شود، ما طرفش استم. اما يک نقطه بايد واضح باشد که افغانستان وپروسه ای ملی انتخابات را کسی به چنگال مواجه نخواهد کرد. ارامی ای ما را کسی تهديد نکند. بارها سرم تهديد مرگ شده ما تيم ای استم که از مرگ ترس نداريم. تنها وتنها از خداوند جل وعلی شانه ترس داريم وتسليم به اداره ای ملت استم وحاکميت قانون. بنابرين از تهديد خود داری کنيم، هر که افغان تهديد شود زياتر عقده ای سخت ميگيرد، هر چه به افغانها به زبان نرمش ومدارا صحبت کنيد تواضع ما زياتر ميشود. ما ميخواهيم ملت را با تواضع خود جذب کنيم، اما از زبان تهديد کسی از ما خود داری کند.
اين ملت نتيجه ای کشمکش ها را ديده وکشمکش نميخواهد. هر کسی که پروسه را به کشمکش مواجه کند بايد جواب بدهد. ازين جهت تقويم انتخاباتی قابل بحث نيست، نتايج مقدماتی از طرف کميسيون محترم بايد فعلاً اعلان شود تا ملت افغانستان بداند که به کی رأيه داده؟
ونتايج نهايی در سی ويک سرطان بايد اعلان شود تا ملت افغانستان بداند که زعيم مشروع کيست؟
توقع ما از جناب همکار محترم ما از داکتر صاحب عبدالله چيست؟ به پروسه ای اصلی برگرديد وبه اساس اصول وقواعدی که به او دور اول را به نتيجه رسانديم و در دوم را مابينش اشتراک کرديم، به همين اساس واصول نتايج انتخابات به مشروعيت کامل وشفافيت به پيش ملت انجام بدهيم.
هيچ کس فوق قانون نيست، بناءً قانون را بايد مراعات کنيد.
مراتب،
پيام ما به مردم چيست؟ مردم ما نگران دسترخوان بوده است. ؟؟؟     رشد اقتصادی به سقوط آمده، مردم نگرانی ای مصوونيت خود را ميخواهد، مردم نگران آينده ای اطفال باشد، از همه کرده مهمتر مردم ما وقت ندارند که در سردرد گم گرد. اگر سياستمدارای ما وقت در گرمی دارد، مردم وقت سردرد گمی ندارد.
ولس داسې يو حکومت ته ضرورت لري چې ورته ځواب ووايی، غوښتنې په عملي برنامه باندې بدل کړي او ورته وښيي چې د ملت خادمان دي نه باداران.
مردم ما ثابت کردند که اراده ای سياسی بر تحول دارد، اين اراده ای سياسی بايد به يک اراده ای سياسی سرتاسری برای اصلاحات پايدار مبدل شود. بدون از اين ارزوهای ملت عملي نميشود.
ملت بود که تصوير افغانستان را در دنيا تغير داد، چون ملت تصوير افغانستان را در دنيا تغير داده، حالی ما بايد اين اراده ای ملی را در حکومتداری تمثيل کنيم.
قشر سياسی افغانستان وجيبه ای ملی واخلاقی دارد که ارزوهای ملت را عملی کند. ازينجهت ما باز هم تکرار ميکنيم که حفاظت از هر رأی مشروع ملت وظيفه ای اساسی ای ماست.
هره رايه پاکه رايه چې غورځول شوې وي د يو افغان د سياسي ارادې نتېجه ده. دې رايو ته په قدر وگورئ، کم يې مه بولئ، ځکه له دغو رايو نه دغه ملت جوړ شوی دی.

په درنښت